سیمرغ 42| نگاهی به «آسمان غرب»؛ درخشان در ساختار، ناموفق در درام پردازی!
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۱۱۸۳۸
خبرگزاری فارس ـ گروه سینما: «آسمان غرب» دومین ساخته سینمایی محمد عسگری پس از «اتاقک گلی» است؛ او که سال قبل توانست با تحسین منتقدان برای ساخت فیلم اولش مواجه شود و داستانی سرراست، بی غل و غش و ساده را روایت کند که ضمن پرداختن به جنایات هولناک گروهک تروریستی منافقین قصه عشقی میان یک زوج را به تصویر می کشید در فیلم جدیدش اثبات می کند در اجرای پروداکشن های بسیار بزرگ تر نیز توانا است و می تواند فیلم های اکشن، جنگی و حادثه ای درخشانی را تولید کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«آسمان غرب» از نظر فرم و ساختار خاطرات خوش فیلم های پرمخاطب و ماندگاری همچون «کانی مانگا» و «عقاب ها» را برای مخاطبات امروزی که سال ها است نتوانسته اند بر پرده نقره ای سینما فیلم های اکشن جنگی را ببیند تداعی می کند.
بی تردید سینمای ایران در راستای اهداف کلان و استراتژیک خود ملزم است به اقتضائاتی همچون ملی گرایی، وطن پرستی، توجه به زندگی مفاخر، قهرمانان و مشاهیر در حوزه های مختلف بپردازد. شرح دلاورمردی خلبانان هوانیروز در دوران دفاع مقدس در آثار سینمایی همواره مورد پسند مردم بوده و در گیشه موفق واقع شده اند اما آنچه بیش از هر مسأله ای حائز اهمیت است اینکه فیلمسازان صرفا به ساختار و فرم فیلم شان توجه نکنند. بدیهی است مقوله درام پردازی برای به تصویر کشیدن چهره قهرمان بسیار حائز اهمیت است اما «آسمان غرب» که به سیاق فیلم های اکشن و حادثهای با صحنه مهیج حمله شهید شیرودی با بالگرد به شورشیان مسلح در منطقه ای جنگی افتتاح میشود نتوانسته در دارم پردازی و شخصیت سازی موفق عمل کند.
معروف است که به شهید علی اکبر شیرودی لقب مالک اشتر جبهه ها را داده بودند؛ او جوانی چهارشانه و تنومند، اما محجوب و دوست داشتنی بود که کنار یک بالگرد جنگی صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود و منافقین هم بارها قصد ترور او را داشتند، اما هر بار جان سالم به در برد؛ در برخی جراید نقل شده که رهبر معظم انقلاب هم در جایی فرموده اند؛ «او اولین نظامی بود که من در نماز به او اقتدا کردم.»؛ شهید علی اکبر شیرودی از برترین خلبانان نیروی هوایی و متخصص پرواز با بالگردهای کبری بود و در مهار شورش کردستان نقش پررنگی ایفا کرد و سرانجام در هشتم اردیبهشت سال 1360 در 25 سالگی و در پی یک درگیری و بر اثر اصابت گلوله تانک به بالگرد به شهادت رسید.
با این اوصاف وقتی فیلمساز برای چنین شخصیت والایی مبادرت به تولید فیلم می کند باید به واسطه فضاسازی، شخصیت سازی و درام پردازی بتواند از همان ابتدا مخاطب را با فیلم و قهرمان اثر خود همراه سازد. اما این اتفاق در «آسمان غرب» رقم نمی خورد و مخاطب با کات های سریع و سردرگمی روبرو می شود. گویی فیلمساز مقهور جلوه های ویژه بصری و جلوه های ویژه میدانی شده است و محتوا و درام را کاملا به حال خود رها کرده است.
عسگری در سکانس آغازین «آسمان غرب» به خوبی جغرافیای فیلمش را به تصویر می کشد و مخاطب را با آن جغرافیا و جبری که به واسطه حمله هوایی نیروی هوایی رژیم بعث عراق به چندین فرودگاه کشور که آغاز رسمی جنگ به حساب میآید همراه می کند. در واقع نقطه عطف نخست فیلمنامه به خوبی رقم می خورد اما سپس قصه رها شده و صرفا ما با صحنه های تلخ و اکشن جنگ روبرو می شویم. این چهره کریه جنگ است که بیش از هر مسأله دیگری مورد توجه فیلمساز قرار می گیرد.
البته عسگری با یک تمهید مبنی بر دستور بنی صدر مبنی بر عدم مقابله و پیش بردن ماجرا با مذاکره، شهید شیرودی را در مقام قهرمان به کنش واداشته و او را در دوراهی تبعیت از فرمان نظامی و کمک به مردم می گذارد که این قهرمان کار دوم را انتخاب می کند اما این مسأله پس از این رها می شود یعنی از قصه خبری نیست و تنها نکته ای که به چشم می خورد جنگ است و جنگ!
یکی دیگر از نقاط ضعف فیلمنامه عدم معرفی مناسب شخصیتهای فرعی است که آنچنان که باید به مخاطب معرفی نمی شوند. فیلمساز علاوه بر نشان دادن دلاورمردی شهید شیرودی، گوشهای از مبارزات و ایستادگی سرسختانه شهیدحسین همدانی و حسین ادبیان در کنار خلبانان هوانیروز ارتش و نیروهای مردمی را برای جلوگیری از سقوط شهر سرپل ذهاب به تصویر می کشد اما این شخصیت ها برای مخاطبی که صرفا با تاریخ هشت سال دفاع مقدس و شخصیت های بزرگ آن آشنا نیست معرفی نمی شوند.
عسگری حتی در بخشی از فیلمش تلاش می کند برای معرفی قهرمان خود با فلاش بک به دوران کودکی وی در شیرود استان مازندران برود؛ هنگامی که علی اکبر نوجوان در شالیزارهای برنج با دیدن سنجاقک شوق پرواز را در خود احساس میکند اما همه این تمهیدات هم نمی تواند باعث احساس همذات پنداری مخاطب با شخصیت شود.
شعار زدگی از دیگر معضلات این اثر سینمایی است. فیلمساز به جای تمهید برای قصه گویی مرتبا شعارهای گل درشتی را تکرار می کند که باعث دلزدگی و خستگی مخاطب می شود.
سکانسهایی با پلانهای متعدد که تنش حاکم در کوران جنگ را به تصویر کشیده شاید در لحظات ابتدایی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد اما تعدد این سکانسها و دل نکندن عسگری از کوتاه کردن آن، به بافت درام آسیب جدی وارد می کند.
بازی بازیگران فیلم هم بسیار معمولی است؛ میلاد کیمرام که در «آسمان غرب» قرار بوده تصویری از قامت رشید قهرمان ملی شهید علی اکبر شیرودی ارائه دهد در این زمینه چندان موفق عمل نمی کند. شیوه بازی اغراق شده وی دلنشین نیست و در برخی صحنه ها تماشاگر را آزرده خاطر می کند.
از جمله نکات موفق دیگر این فیلم می توان به تدوین صحنه های جنگ، موسیقی و جلوههای ویژه اشاره کرد.
در نهایت باید تأکید کرد توجه به گنجینه های دفاع مقدس در هنر هفتم بسیار ضروری است اما این آثار باید به شکل غیر کلیشه ای تولید شوند، درام پردازی مناسب داشته باشند و ضمن وفادار بودن به تاریخ مولفه های جذب مخاطب امروزی به ویژه نسل جوان را هم در نظر بگیرند.
نویسنده: سیدرضا منتظری
منبع: فارس
کلیدواژه: آسمان غرب درام پردازی آسمان غرب علی اکبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۱۱۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد
نماینده ادوار مجلس با انتقاد از عدم توجه ابراهیم رئیسی به وعده های انتخاباتی خود گفت: دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. حشمتالله فلاحت پیشه ، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛ * یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟ مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند. اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل. * دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟ شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند. * به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟ مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود. در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند. * حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟ هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد. متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است. باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند. * یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟ دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است. در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است. * آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟ معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد. کانال عصر ایران در تلگرام